نكاتي در مورد سبك طراحي مينيمال - قسمت اول
سادگيهاي هوشمندانه
مدتي است كه طراحان ايراني هم پيرو طراحان زبردست دنيا به سبك مينيمال يا همان سبك طراحي خلوت و حداقلي علاقهمند شدهاند و خيلي از طرحهاي تبليغاتي سالهاي اخير روي دروديوار شهر طرحهايي است با پسزمينه تكرنگ با يك عبارت كوتاه يا تصوير محصول. خيلي خلاقيت به خرج داده باشند يك علامت تعجب يا چند نقطه هم كنارش ميبينيد!!
البته بديهي است قصد جسارت به طراحان استادكار و خلاقي كه ميدانند كي بايد از رنگ استفاده كنند و كي بايد با سفيد كاغذ طرح را ببندند نداريم، موضوع موج غيرحرفهاي طراحيهايي است كه كلمهي سبك مينيمال پوششي ميشود براي كمسوادي يا جرأت كافي نداشتن طراح.
يكبار يك طراح دكوراسيون داخلي مشهور فرانسوي كه خانهاش پر از رنگهاي زنده و جزئيات فراوان بود گفت كه اصلاً رنگ خاكستري، بژ و كرم را بهعنوان رنگ قبول ندارد و استفاده از اين رنگها برايش به معني ترسيدن از رنگهاي واقعي است. شايد تعميم نظر اين طراح براي پوشش همهي سليقهها افراطي باشد، ولي نكتهي درستي در اين صحبتها هست كه : استفاده از طرح و رنگ علاوه بر مهارت، جسارت هم ميخواهد. ميخواهيم در اين مطلب در مورد سبك مينيمال صحبت كنيم و ببينيم چطور ميتوانيم طرحهايي با سبك مينيمال داشته باشيم كه واقعاً با كاغذ سفيد فرق دارند. اگر در يككلام بگوييم، طرح مينيمال واقعي طرحي است كه طراح در عين اشراف و تسلط به استفاده از رنگها و اشكال، با نگاهي هوشمندانه خروجي كار را خلوت ميكند و براي هر فضاي خالي يك دليل قانعكننده دارد. بهعبارتديگر طراحي مينيمال علاوه بر طراحي متعارف، يك كار ديگر هم انجام ميدهد كه اصلاً آسانتر از مرحلهي اول نيست : ساده كردن و خلوت كردن هر آنچه لازم نيست باشد.
با هم نكات و نمونههايي از طراحي مينيمال را در اين مطلب بررسي خواهيم كرد:
۱- يكپارچگي
گاهي براي معرفي و جا انداختن لوگوي يك برند بايد سادگي را حفظ كرد. ثبت پيچيدگي براي ذهنها كمي مشكلتر است. اما براي اينكه اين سادگي هويتبخش باشد بايد يكپارچگي شخصيت طرح را نيز حفظ كنيد. درواقع طوري ساده باشيد كه بتوانيد از اصل «سادگي هميشه مد است» براي كاربردهاي مختلف استفاده كنيد. به اين طرح نگاه كنيد؛ فونت و طرح بسيار ساده است، اما توانسته با يك خط تيره يك تم يكپارچه ايجاد كند.
۲- پيوندهاي پنهان
اينكه در يك طراحي مينيمال نميخواهيد درگير پيچيدگيهاي طراحي شويد نهتنها به معناي خلاقيت كمتر نيست، بلكه بيشتر بايد بتوانيد از ايدههاي خلاقانهتري براي خاص كردن طرح استفاده كنيد. يكي از اين موارد پيدا كردن روابط پنهان درون المانهاست. به اين طرح نگاه كنيد؛ رابطهاي كه بين دو حرف O و A در ابتدا و انتهاي كلمات موردتوجه قرار گرفته ايدهي اصلي معرفي Opera Australia شده است. اين طرح مينيمال نياز به هيچ المان ديگري براي درگير كردن ذهن مخاطب ندارد.
۳- تصوير بهاندازهي لازم
يك اشتباه ميتواند اين باشد كه فكر كنيد در طرح مينيمال فقط بايد با سادهترين فونت بنويسيد و تا ميشود از اشكال دوري كنيد. خير، شكلها و آيكونها در طرح مينيمال مثل ادويهي غذا هستند، بايد بتوانيد به مقدار لازم و البته كافي از آن استفاده كنيد. شناختن مرز اين مقدار هنر شماست. به اين طرح نگاه كنيد كافي بود يكي از حروف كلمه Cake را به شكل برشي از كيك بنويسد تا براي بهيادماندني شدن هيچ حرفاضافهاي لازم نباشد.
۴- كم گوي و گزيده
وقتي طرح مينيمال ميشود درواقع فرصت خيلي كمي براي گفتن حرفهاي ضروري داريد. يك ايده براي ايجاد يك طرح مينيمال خوب تمركز روي كارآمدي است. اگر بتوانيد خيلي ساده و رسا پيامتان را برسانيد بدون اينكه حرف اضافي زده باشيد ممكن است طرح مينيمال فوقالعادهاي ساخته باشيد. اين طراح خوشذوق با يك خط مطلب و چند راهنمايي ساده توانسته همزمان آدرس سايت، ايميل و اكانت توييترش را معرفي كند. درواقع با حذف كردن تكرار كلمات مشابه و ارتباط بين آدرسها طرح سادهي خود را هوشمندانه مينيمال كرده است.